از خدا خواسته

به من نگاه کن واسه یه لحظه
نگات به صد تا آسمون میارزه
من از خدامه که بکشم نازتو
تا بشنوم یه لحظه آوازتو

من از خدامه پیش تو بمونم
جواب حرفاتو خودم بخونم
من از خدامه بمونم دیوونت
سر بذارم رو شهر امن شونت

من از خدامه بمونی کنارم
من که بجز تو کسی و ندارم
من از خدامه که نباشه دوری
فقط دلم میخواد بگی چجوری

من از خدامه که یه روز دعامون
بره تو آسمون پیش خدامون
به عشق اونکه بعد اونهمه درد
خدا یه بار نگاهیم به ما کرد

به من نگاه کن واسه یه لحظه
نگات به صد تا آسمون میارزه
من از خدامه که بکشم نازتو
تا بشنوم یه لحظه آوازتو

من از خدامه پیش تو بمونم
جواب حرفاتو خودم بخونم
من از خدامه بمونم دیوونت
سر بذارم رو شهر امن شونت.....

طاقت

من هنوز چیزی نگفتم
که تو طاقتت تموم شد
باقیشم بگم میبینی
گریه هات کلی حروم شد

من که آسمون نبودم
اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو
بخدا اون یه بیگناهه

باز که ابری شد نگاهت
بغضتم واسم عزیزه
اما اشکاتو نگه دار
نذار اینجوری بریزه

حال من خیلی عجیبه
دوست دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تا
تو چشام عشقو ببینی
تو چشام عشقو ببینی

بدجوری دیوونتم من
فکر نکن این اعتراضه
همیشه نبودن تو
کرده این دلو کلافه


میدونم فرقی نداره
واست عاشق بودن من
میدونم واست یکی شد
بودن و نبودن من

اولش گفتم یه حسه
یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم یه عشقه
حد و اندازش زیاده

بیا و مثل گذشته
جز به من به همه شک کن
من بدون تو میمیرم
بیا و بهم کمک کن

همیشه زود دیر می شه...

زندگی مان را چون خانه ای برای کسی می سازیم و هنگامی که می توانیم او را سرانجام در آن جای دهیم...نمی آید...

سپس برایمان می میرد...و خود زندانی جایی می شویم ...

که تنها برای او بود...

....................

اشک هایم ... بهانه ی سر انگشتانت را می گیرد...

وقتی رفتم

هیچکی از رفتن من غصه نخورد
هیچکی با موندن من شاد نشد
وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت
بغض هیچ آدمی فریاد نشد

وقتی رفتم کسی غصش نگرفت
وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد
دل من میخواست تلافی بکنه
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد

وقتی رفتم نه که بارون نگرفت
هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود
اگه شب میرفتم و خورشید نبود
آسمون خوب میدونم مهتابی بود

دم رفتن کسی گفت سفر بخیر
که واسم غریب و نا شناخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود

چهره هیچ کسی پژمرده نبود
گلا اما همه پژمرده بودن
کسائیکه واسشون مهم بودم
همه شاید یه جوری مرده بودن

روحت شاد

شاید این مطلب براتون کمی خنده دار باشه ولی واقعی

دیشب وقتی شنیدم مهستی عزیز از میان ما رفت برای شادی روحش نماز خوندم.

دیشب خوابش رو دیدم دیدم با یک لباس زیبا  و با لبی خندون ایستاده میدونم که فوت کرده و باز دارم با خودم میگم خدا بیامرزدتت

روحش شاد

بانوی آواز ایران از میان ما رفت

مهستی عزیز بانوی آواز ایران از میان ما رفت
مهستی رفت اما خاطرات زیادی را برای ما باقی گذاشت
حال که دست او از این دنیا کوتاه شده  کوچک ترین کاری که از  دست ما برمی آید یکی از کارهای ذیل هست.
1- صلوات برای شادی روحش
2- فاتحه
3- دو رکعت نماز
هر کدام را که دوست دارید انجام دهید.روحش شاد
این پیغام را برای دوستانتان ارسال کنید