-
پاییز مبارک...
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 23:30
بچه ها شوخی شوخی به گنجشک ها سنگ می زنند..و گنجشک ها جدی جدی می میرنند... آدم ها شوخی شوخی زخم زبان می زنند و دل ها جدی جدی می شکنند... تو شوخی شوخی لبخند می زنیو من جدی جدی عاشقت می شم... اما همه ی این شوخی شوخی ها یک بازی است و این بی وفایی ها جدی جدی حقیقی اند... تو شوخی شوخی خداحافظی می کنی و قلب من جدی جدی می...
-
دوباره باران گرفت......
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 23:23
دوباره باران گرفت... باران معشوقه ی من است...باران یعنی قرار های خیس... باران یعنی تو بر می گردی...شعر بر می گردد...چنان که آسمان باران را زمزمه می کند... من چون آهویی به دشت می زنم...دنبال عطر تو...که با پاییز از این جا کوچیده....
-
کوچه خیالی
پنجشنبه 30 شهریورماه سال 1385 16:03
کوچه ی شهر دلم از صدای پای تو خالی نقش صد خاطره از روزای دور عمر این کوچه ی خیالی به شب کوچه ی دل دیگه مهتاب نمیاد توی حجله ی چشم عروس خواب نمیاد کوچه ی شهر دلم بی تو کوچه ی غم همه روزاش ابری روز آفتابیش کم
-
آدم ها
شنبه 25 شهریورماه سال 1385 02:09
چه می شود همه از جنس آسمان باشیم طلوع عشق چه زیباست بین آدم ها چه ماجرای عجیبی ست این تپیدن دل و اهل عشق جه رسواست بین آدم ها بهار کردن دل ها چه کار دشواریست و عمر شوق چه کوتاست بین آدم ها میان تک تک لبخندها غمی سرخ است و غم به وسعت یلداست بین آدم ها به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو دلت به وسعت دریاست بین آدم ها
-
نمی دانم چرا رفتی !
شنبه 25 شهریورماه سال 1385 01:46
نمی دانم چرا رفتی... نمی دانم چرا شاید خطا کردم و تو بی آن که فکر غربت چشمان من باشی نمی دانم کجا،تا کی، برای چه ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه برمی داشت تمام...
-
نیاز
جمعه 24 شهریورماه سال 1385 14:47
تن تو ظهر تابستون به یادم میاره رنگ چشمای تو بارون به یادم میاره وقتی نیستی زندگیم فرقی با زندون نداره قهر توتلخی زندون به یادم میاره من نیازم تو رو هر روز دیدن از لبت دوست دارم شنیدن تو بزرگی مثل اون لحظه که بارون میزنه تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای من تو مثل خواب گل سرخی لطیفی مثل خواب من همونم که اگه بی تو باشه...
-
در سراب نرسیدن به تو غرق شده ام ....
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1385 17:13
من پندار کوچک ترین کلمه ی زمین ام ...آنقدر که بر زبانت نیامده.. تمام می شوم... ترجمه ی غریب یک پرپر زدنم... پرنده ای که پر باز کرد و اولین سلامش آفتاب بود ... وسوخت......................
-
چشم تو...
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1385 16:44
چشم تو ..تو آینه فریاد می زنه صورتت رنگ غروب رفتنه باز داری آینه رو ها می کنی می بینی ؟چشم تو دنبال منه....
-
از عشق تو از قافله من جا ماندم....
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1385 16:41
تو را دوست دارم چون گرگی پرنده ی کوچکی را...تو از آن منی... چون پرندهای کوچک گرگی را... اما در سرت هوای پرواز داری...اصلا بیا قسمت کنیم...آسمان ها از آن تو و زمین از آن من... برو... ..... برای همیشه پرواز کن...دیگر کسی چشم انتظار تو نخواهد بود ... راستی تو که تا ابد نمی توانی در آسمان بمانی ... بر می گردی....می...
-
دل یکی آتیش گرفته...................
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1385 02:05
توی یکی از همین خونه ها..همین نزدیکی ها..دل یکی آتیش گرفته.از روی بوم هم که نیگا کنین می بینین که از توی پنجره ی یکی از همین خونه ها آتیش می ریزه بیرون.دل یکی آتیش گرفته.تو اومدی اما کمی دیر.از ته خیابون دراز.مث یه سایه ی نگرانی. کمی دیر اومدی اما حسابی تجلی کردیو دل یکی رو آتیش زدی.به من می گن چیزی نگو.نباید هم بگم...
-
بازگشت دوباره
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1385 21:37
دوستان و یاران قدیمی ساز آرزوها بعد ازیک سال دوری باز به جمع وبلاگ نویسان بازگشت امیدواریم بتوانیم باز هم مثل گذشته با مطالبی ارزنده در سطر وبلاگها باشیم. البته تنها نیستم این باردوستان من با من یک دل شده و در مطالب این وبلاگ من را یاری می دهند. اگر به یاد داشته باشید ما صفحه ای هم به اسم آرزوهای بزرگ (وبلاگ)داشتیم که...
-
ناجی
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1385 21:33
پاک و بی آلایش اون لایق ستایش دوستش دارم دوستم داره جون و دلم فدات بشه باسه من مقدس عشقش جدا از هوس تو بی کسی دیدیم که اون تنها کس یه بی کس سنگ صبور اشکم زخمهام اون یه مرحم از خوبیاش هرچی بگم قسم به دل بازم کم رونق و نور کلبم تنها خودش عزیزم دوریش برام حلائل این حرف میدونن همه یه شب بهم گفت مهربون من میمیونم تو هم...
-
فرشته بیکار
دوشنبه 9 آبانماه سال 1384 05:46
روزی مردی خواب عجیبی دید.که رفته پیش فرشته ها و به کارهای انها نگاه میکند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیکها از زمین میرسند، باز میکند و آنها را داخل جعبه هایی میگذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چه کار میکنید؟ فرشته در حای که داشت نامه ای را باز میکرد...
-
یا علی
دوشنبه 2 آبانماه سال 1384 10:51
ز لیلایی شنیدم یا علی گفت به مجنونی رسیدم یا علی گفت نسیمی غنچه ای را باز می کرد به گوش غنچه آندم یا علی گفت چمن با ریزش باران رحمت دعایی کرد او هم یا علی گفت یقین پروردگار آفرینش به موجودات عالم یا علی گفت دلا بایست هر دم یا علی گفت نه هر دم بل دمادم یا علی گفت به هر روز به هر شب یا علی گفت به هر پیچ به هر خم یا علی...
-
پنجره
شنبه 23 مهرماه سال 1384 15:50
وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه میزنه همه غصه های دنیا توی سینه منه توی قطرههای بارون میشکنه بغض صدام دیگه غیر از یه دونه پنجره هیچی نمیخوام پشت این پنجره میشینم و آواز میخونم منتظر واسه رسیدنت تو بارون میمونم زیر بارون انتظارت رنگ تازهای داره منم عاشقترم انگار وقتی بارون میباره بعضی وقتها که مییای سر روی...
-
حیرون
شنبه 16 مهرماه سال 1384 15:46
دو تا حیروون من وتو زیر بارون من وتو دو تا حیروون من وتو من وتو دو تا حیروون من وتو زیر بارون من وتو با قدم ها جاده غربتو اندازه زدیم تو خیابون غریبه حرفای تازه زدیم هر دو خسته از زمونه حرفا گفتیم عاشقونه تو خیابونن غریبه واسه هم شدیم دیوونه نور چلچراغ مهتاب هر دو حیروون هر دو بی تاب پر زد از کنار مژگون از چشامون بازی...
-
محال
یکشنبه 10 مهرماه سال 1384 14:33
دست تو تو دست من بود دلت اما جای دیگه تو خودت خبر نداری اما چشمات اینو میگه مدتی بود حس میکردم که دلت یه جا اسیره پشت پا زدی به بختت کی باست جزء من میمیره تو میگی یه وقت و گاهی پیش میاد یه اشتباهی نه دیگه دیگه نمیشه باسه تو نمونده راهی دیگه دیدنم محال دیگه برگشتم خیال سزای کارت همین دل از اون نگات بیزاره تو میگی یه...
-
تقدیم به آرزوی عزیزم
جمعه 18 شهریورماه سال 1384 02:00
پاک و بی آلایش اون لایق ستایش دوستش دارم دوستم داره جون و دلم فداش بشه باسه من مقدس عشقش جدا از هوس تو بی کسی دیدم که اون تنها کس یه بی کس سنگ صبور اشکم زخمام اون یه مرحم از خوبیاش هر چی بگم قسم به دل بازم کم رونق و نور کلبم تنها خودش عزیزم دوریش برام هلاهل این حرف میدون همه یه شب بهم گفت مهربون من میممونم تو هم بمون...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1384 12:21
کلیپ زیبای منو ببخش با صدای کامران اینجا کلیک کنید
-
منو ببخش
پنجشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1384 01:01
اگه تو رو دوست دارم خیلی زیاد منو ببخش اگه تویی اون که فقط دلم میخواد منو ببخش منو ببخش اگه شبا ستاره ها رو می شمرم منو ببخش اگه بهت خیلی میگم دوست دارم منو ببخشش اگه برات سبد سبد گل می چینم منو ببخش اگه شبا فقط نو رو خواب می بینم اگه تو رو دوست دارم خیلی زیاد منو ببخش اگه تویی اون که فقط دلم میخواد منو ببخش
-
اگه بگم......
سهشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1384 01:27
اگه بگم که قول می دم تا همیشه باهات باشم اگه بگم که حاضرم فدای اون چشات بشم اگه بگم توآسمون عشق من فقط تویی اگه بگم بهونه ی هر نفسم تنها تویی اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت می کنم اگه بگم زندگیمو بذر بهارت می کنم اگه بگم ماه منی هر نفس راه منی اگه بگم بال منی لحظه ی پرواز منی میشی برام خاطره ی قشنگ لحظه ی وصال میشی برام...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1384 00:55
دوستان کلیپ زیبای گل هیاهو را حتما نگاه کنید. اینجا کلیک کنید
-
بگو منو کم داری
چهارشنبه 31 فروردینماه سال 1384 02:08
یه نیمکت تنها یه شعله ی خاموش یه لحظه یک رویا منو تو در آغوش یه یادگار از عشق رو تنه درخت پیر یه قصه ی کوتاه ای وای از این تقدیر بگو منو کم داری بگو کمی غم داری بگو بگو تو هم بی قراری یه لحظه آروم نداری مثه یه ابر بهاری بگو که هر شب می باری بگو دلت برام تنگ شده همون دلی که می گن از سنگ شده بگو دیگه طاقت نداری اشک توی...
-
تو میتونی
سهشنبه 23 فروردینماه سال 1384 21:39
وقتی جای خنده غم می شینه روی لبام تشنه ی نوازشم خسته از خستگیام وقتی که دستای من گرمی دستی می خواد وقتی یه لحظه خوشی به سراغم نمی یاد تو میتونی غمام خاک کنی گونه های خسیم و پاک کنی تو میتونی دلم و شاد کنی منو از درد و غم آزاد کنی تو همیشه عاشق تو همیشه عاشقی تویی که مسبب لذت دقایقی به تن مرده من تو میتونی جون بدی به...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 فروردینماه سال 1384 11:45
بر روی لینک زیر کلیک کنید و مطلب جالب و کاملی را درباره پاپ بخوانید
-
پاپ
سهشنبه 16 فروردینماه سال 1384 01:16
((در های بهشت بر روی پاپ باز گردید. روحش شاد )) در جلوی پنجره واتیکان کسی نیست مردم در جلوی واتیکان جمع شده اند که یک بار دیگر از آن پنجره پدر بزرگ کاتولیگهای جهان را ببیند. اما دیگر دیر است مردم همه دست به دعا برداشتند.ساعت21:50 دقیقه هست مردم در حال درک صحن واتیکان هستند تا برای فردا بازگردند تا دوباره دست به دعا...
-
می خوامت
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1384 09:57
میدونم خاطرم خیلی میخوای،میدونی خاطرت خیلی میخوام چشم حسودا کور بشه، هر چی بلاست به دور بشه بساط عشق من و تو ایشا الله جفت و جور بشه نقل و نبات شیرینی، مگه میشه تو دل نشینی از اون دو تا چشم سیات الهی که خیر ببینی به جزء تو از خدا دیگه هیچی نمیخوام می خوام که دستات و بزار توی دستام چراغ خونم بشه چشمای قشنگت یه عمری...
-
آرزومه
جمعه 5 فروردینماه سال 1384 02:48
آرزومه،آرزومه که درباز بکنی بیای تو خونه تو رو تو بغل بگیرم عاشقونه آرزومه،آرزومه اسمت رو لبام بی اراده چشمای تو از سرم زیاد از قسمت دیدن تو شادم از بخت خوشم دل به تو دادم آرزومه،آرزومه از خدام خونه خوشبو بشه با عطر نفسهات از خدام که بشه مال من اون چشمای زیبات هر جوری که فکر کنی باهاتم رازی به رضای اون چشاتم خوش صورت...
-
جدیترین آهنگها را دانلود کنید
سهشنبه 2 فروردینماه سال 1384 16:17
برای دیدن و دانلود کردن جدیدترین آلبوم ها بر رو لینک زیر کلیک کنید. اینجا کلیک کنید
-
این هم از وضعیت عید
شنبه 29 اسفندماه سال 1383 22:00
حیف که فرنگی بازیا زده تو کاسه کوزمون ، اون قدیما ترک نمی شد یه روز نماز و روزمون هرجا میری عید دیدنی جا تره اما بچه نیست ، عذر و بهونه سرجاش اما آدم که بچه نیست هرکسی می بینی حالا ، عید که میشه فراریه ، یا میره توی اصفهون یا که تو رشت و ساری دنیای رنگارنگیه ، هر چی داریم فرنگیه ، هر کی یه سازی میزنه ، معرکه ی قشنگیه...