پرسون پرسون لرزون لرزون اومدم در خونتون
ترسون ترسون یواش یواش اومدم در خونتون
یک شاخه گل در دستم سرراهت بنشستم
از پنجره منو دیدی همچون گلها خندیدی
آه به خدا وای نگهم از خاطرم نرود
آه به خدا وای نگهم از خاطرم نرود
گفتم آره گفتم به خدا قهر گناهه
دل منتظره چشم به راهه
ای من به فدات ، ناز مکن تو
با چشم سیات ناز مکن تو
این دو روزه دنیا ، بین خواب و رویا گذرونه
با هم آشتی کنیم ، که بهار دوباره ، گل فشونه
سلام
خیلی جالب بود
فکر کنم این شعر رو یکی خونده؟نه؟
ولی هر چی فکر می کنم یادم نمی یادکجا شنیدم
موفق باشید
عالی بود