وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه میزنه
همه غصه های دنیا توی سینه منه
توی قطرههای بارون میشکنه بغض صدام
دیگه غیر از یه دونه پنجره هیچی نمیخوام
پشت این پنجره میشینم و آواز میخونم
منتظر واسه رسیدنت تو بارون میمونم
زیر بارون انتظارت رنگ تازهای داره
منم عاشقترم انگار وقتی بارون میباره
بعضی وقتها که مییای سر روی شونم میزاری
تموم غصههارو از دل من برمیداری
اما این فقط یه خوابه خواب پشت پنجره
وقت بیداری بازم (غم میشینه تو حنجره)2*
وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه میزنه
همه غصههای دنیا توی سینه منه
توی قطرههای بارون میشکنه بغض صدام
دیگه غیر از یه دونه پنجره هیچی نمیخوام
بعضی وقتها که مییای سر روی شونم میزاری
تموم غصههارو از دل من برمیداری
اما این فقط یه خوابه خواب پشت پنجره
وقت بیداری بازم (غم میشینه تو حنجره)2*
سلام
وبلاگ زیبایی داری
به ما هم سر بزن
با تشکر
مدیریت وبلاگ کامپیوتر
سلام .. باز زیبا بود
سر بلند باشید
وبلاگ زیبایی داری
به منم سر بزن
شعر پر مغزی داره ... صدای سیاوش هم که بیاد روش زیباتر میشه ...
دم شما گرم
سلام. وبلاگ زیبایی داری به ما هم سر بزن.
باید بگذاری و بگذری
تو را عابری خواهم پنداشت
که با عبورش از سرزمین جنگ زده ام
برای مدتی هر چند کوتاه
آبادی را به من بازگرداند
سلام . اگه تبادل لینک میکنی کینک برام بفرست....
سلام
خیلی قشنگه
واقعا خسته نباشی
به امید دیدار
بابا ای ول به منم سر بزن خوشحال میشم اینو جدی میگم حال کردم
قشنگ بود...
فرض کن، قد یه دنیا حرف تو دلته. فرض کن، خستهای. فرض کن، یه کوه روی دلته، یه سنگ توی گلوت.
حالا فرض کن، دوستی، دردآشنایی، دیرآشنایی، میاد میشینه کنارت. نگاهت میکنه، میخنده، میفهمه خستهای. ازت میپرسه، نگران نگاهت میکنه...
فرض کن، هزار بار دهن باز میکنی که براش بگی. فرض کن، زیر نگاه شکیبای منتظرش، بارها تصمیم میگیری که حرف بزنی و ... نمیزنی.
اون دوست، اون آشنا، خداحافظی میکنه و میره. و تو رو با لبخند دروغینت به جا میذاره. باور کرده و نکرده...
و تو توی دلت، چه حسرتی، چه دریغی هست، که چرا نگفتی...
و چه تردیدی، که چه گفتنی، چه شنیدنی...
وقتی حرفها رو به دوست هم نگی...نتونی که بگی...
هی... فرض کن... فرض کن که قد یه دنیا حرف تو دلت باشه، خسته باشی، یه کوه روی دلت باشه و... یه سنگ، یه سنگ سخت و سخت و سخت... توی گلوت...
پ.ن: خیلی دمدهس که بگم آخ جون پاییز؟ آره؟... هست که هست! سلام به برگریز هزاررنگ...
:)
شنیدنش دل آدمو پر از غم می کنه.اما قشنگ بود.مرسی.راستی به وبلاگ من هم سر بزنید و در صورتی که مایل به تبادل لینک هستید در قسمت پیامها ذکر بفرمایید.ممنونم