خوشگله

 داغ داغ تن تو تب می کنه پیرهن تو چقدر حسودی می کنم به اون گل دامن تو
ای کاش که پیرهنت بودم نشسته بر تنت بودم خدا به دادم می رسید
من گل دامنت بودم
بین تموم دخترا دلم به دامت افتاد عاشق شدم آی خوشگله  قرعه به نامت افتاد
مثل گل یاس میمونه پوست سفید تن تو دست و پام  گم میکنم می کشتم دیدن تو
چه قشنگ خط سرمه ی چشات زیر سایه ی کمون ابروهات
چی می شدسرمه ی چشمات می شدم می نشستم توی گونه ی نگات
وقتی خنده می شینه روی لبات شیرینی شیرین تر از نقل و نبات
می میرم برای خنده های تو
بیا نشکون دلی رو که می میره برات